مقالات
شماره : 30119
۸:۱۹ ۱۳۹۳/۲/۲۲
ظرفیت های اندیشه ی دولت کریمه ی مهدوی

گزیده

«ظرفیت های اندیشه ی دولت کریمه ی مهدوی برای برنامه ریزی کلان مدیریت جوامع اسلامی».

فرضیه:

«ارتقای کارآمدی جوامع اسلامی با بهره وری از نظریه و نظام کارآمد مهدوی، میسّر و عملی است».

متن:

پژوهش و گزارش حاضر بیشتر به کارآمدی نیروها و نهادهای سیاسی می پردازد. کارآمدی نهاد سیاسی دولت کریمه ی مهدوی در همه ی مراحل و مراتب گوناگون ذیل، قابل اقتدا و شبیه سازی است:
الف) مرحله ی انتظار و دولت منتظر؛
ب) مرحله ی انقلاب و دولت انقلابی؛
ج) مرحله ی حضور و حکومت نهایی.
کارآمدی سیاسی مهدوی، در گستره های زیر مورد بررسی قرار گرفته است:
اول: نظام سیاسی کارآمد؛
دوم: دولت کارآمد؛
سوم: سازمان سیاسی کارآمد؛
چهارم: نظام اداری و ساختار اجرایی کارآمد؛
پنجم: سیاست های راهبردی جوامع اسلامی کارآمد؛
ششم: کارآمدی طرح های راهبردی؛
هفتم: کارآمدی برنامه های راهبردی. اشاره به کارآیی نیروهای انسانی، کار و کارگزاری نظام سیاسی و دولت مهدوی.

برآمد:

شبیه سازی نظریه و نظام سیاسی مردمی و الهی، توسعه ی متعادل و متعالی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، دولت هادی و کارگزار و سازمان سیاسی و نظام اداری، طرح جامع و برنامه ی عملیاتی کارآمد مهدوی، برترین گزینه و تنها چاره و گریز برون رفت جوامع اسلامی از دور باطل واپس ماندگی است.

هل سباوت را رها کن کبر و کین *** نیست جیحون نیست چون دریاست این
آب دریا را اگر نتوان کشید *** هم به قدر تشنگی باید چشید
«مولوی»

پیش درآمد

«إلهی عَظُمَ البَلاءُ وَ بَرِحَ الخِفاءُ وَانکَشَفَ الغِطاءُ وَ انقَطَعَ الرَّجاءُ وَ ضاقتِ الاَرضُ وَ مُنِعَتِ السَّماءُ وَ اَنتَ المُستَعانُ وَ اِلَیکَ المُشتَکی وَ عَلَیکَ المُعَوّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخاءِ».(1)
«توسعه نیافتگی»، بزرگ ترین مشکل جوامع اسلامی است که ناشی از ناکارآمدی سیاسی مدیریت های کلان جهان اسلام است. بنابراین، «کارآمدی سیاسی»، برترین چالش فراروی فرهیختگان و دولت مردان جوامع اسلامی محسوب می گردد. کارآمدی سیاسی دولت کریمه مهدوی، چشم انداز راهبردی متناسب و راه گشایی را در این راستا ترسیم می نماید. تأسی و تشبه یا شبیه سازی؛ یکی کارآیی نیروها؛ به ویژه مدیریت های عمومی، دیگری کارآمدی نهادها؛ به ویژه در سطح نظام سیاسی و دولت، ارکان دوگانه ی این راهبرد را تشکیل می دهند. پژوهش و گزارش حاضر چنانکه در گزیده مقال بیان شد، بیشتر به کارآمدی نهادهای سیاسی می پردازد.
همه ی پیش گفته، موارد هفت گانه از ظرفیت های والای دولت کریمه ی مهدوی برای مدیریت های کلان جوامع اسلامی محسوب می گردند. در خاتمه، اشاره ای به کارآیی نیروهای انسانی، کار و کارگزاری نظام سیاسی و دولت مهدوی می شود. به سبب چالش کارآمدی نظام های سیاسی و دولتی که هم اینک فراروی جوامع اسلامی است، در حال حاضر کارآمدی در این دو سطح بیشتر مبتلا به و معتنابه می باشد؛ یعنی یکی در گستره ی نظام سیاسی کارآمد مشابه نظام جمهوری اسلامی، در جوامع اسلامی و راهبردی که فرآیند بیداری و خیزش روز افزون مسلمانان، امید، مطالبه و زمینه سازی هر چه بیشتر آن را فراهم ساخته است؛ دیگری دولت کارآمد در نظام جمهوری اسلامی ایران که به برکت انقلاب اسلامی از مزیت نظام سیاسی کارآمد برخوردار بوده و بدین ترتیب، ضمن رفع مشکلات خویش و تأمین شایسته و بایسته ی توسعه ی اقتصادی در جهت تعالی فرهنگی و اجتماعی می تواند امیدهای اثر بخشی را در دیگر جوامع اسلامی بر جای بگذارد. شبیه سازی کارآمدی سیاسی مهدوی در سایر سطوح در جوامع اسلامی، مترتب بر شبیه سازی کارآمدی نظام سیاسی در سایر جوامع اسلامی و نیز شبیه سازی کارآمدی دولت در نظام کارآمد جمهوری اسلامی ایران است. این شبیه سازی، به تعبیر رسای علامه نایینی در کتاب تنبیه الامة و تنزیه الملة که مناسبت بسیار زیادی با بحث حاضر دارد:
الف) قدر متیقن یا به میزان فهم ما از سیاست، کارآمدی سیاسی، اسلام و نظام و دولت کریمه ی مهدوی؛
ب) قدر مقدور یا به میزان توان و امکان و نیز عوامل و شرایط موجود و ممکن در این زمان دارد؛ اعم از شرایط درونی جهان اسلام و نیز شرایط جهانی معاصر به ویژه در فرآیند جهانی شدن.

فرضیه:

«ارتقای کارآمدی جوامع اسلامی، با بهره وری از نظریه و نظام کارآمد مهدوی، میسر و عملی است». یعنی شبیه سازی کارآمدی مهدوی در همه ی مراحل و عرصه های انتظار پویا و پویایی انتظار سازنده و پیشرو، انقلاب و انقلابی گری، نظام سیاسی، دولت کریمه، سازمان سیاسی و ساختار اداری مهدوی، برترین گزینه ی برون رفت جوامع اسلامی و دولت های حاکم بر آن از چرخه ی باطل واپس گرایی، عقب ماندگی و توسعه ی نیافتگی است.

نتیجه و راهبرد:

بیداری، وحدت، عزت و اقتدار سیاسی مسلمانان جهان و دولت های اسلامی در پرتو اسلامی شدن مبانی مدیریت سیاسی، با الگوگیری از مدیریت سیاسی مهدوی است.

بازار آخر آمد هین چه خریده ای*** شاد آنک داد او شبه و گوهری خرید
«مولوی»

درآمد

الف) انتظار پویای دولت کریمه نهایی

انتظار، فرآیندی دو سویه است که دو رکن اصلی آن به ترتیب ذیل است:
اول: ناامیدی، عدم رضایت یا عدم قناعت به اوضاع و دولت های موجود؛
دوم: امید و ایده آل، دولت کرامت و کارآمد.
اندیشه ی انتظار پویا، انقلاب نهایی و نظام جهانی و کارآمد مهدوی، می توانند چشم انداز علمی و عملی سیاسی روشنی پیش روی جوامع اسلامی به ویژه در چالش کارآمدی قرار دهند. جامعه ی سیاسی و دولت منتظر، با در دست داشتن الگوی عملی برتر و با امید دست یابی بدان، به عنوان مبنای ارزیابی و نقادی، هر وضعیت، نظریه و نظامی را بر نمی تابد. چنین جامعه و دولتی همواره با القای عدم رضایت عمومی در مقابل هر ناسازواری، ایستاده و با القای عدم قناعت در قبال هر نارسایی، آن ها را گذرا دانسته و پیوسته در کوشش برای زمینه سازی و دست رسی به مراحل برتر می باشد. بدین ترتیب، نفس انتظار دولت کریمه، کرامت آور برای دولت ها و جوامع اسلامی خواهد بود. بنابراین، نخستین ظرفیت اندیشه ی دولت کریمه برای مدیریت کلان و راهبردی یا سیاسی جوامع اسلامی، همین انتظار پویا، سازنده، مثبت و تحرک آفرین نظام و دولت کریمه است.

ب ) انقلابی گری دولت

ارکان دوگانه ی انقلابی گری دولت کریمه ی مهدوی که ظرفیت شبیه سازی در جوامع اسلامی را دارند به ترتیب ذیل هستند:
اول) تحول آفرینی و اصلاح گری راهبردی بنیادین، فراگیر، نظام مند و غایی، نه صرفاً شکلی، جزئی، ناموزون و غیر مؤثر:
1. تحول دولت و نظام سیاسی؛ «ذهب دولة الباطل؛(2) دولت باطل می رود و دولت حق جایگزین آن می گردد».
2. اصلاح مردم و جامعه سیاسی؛ «لِیصلح الاُمة بعد فسادها؛(3) تباهیِ این امت را اصلاح می نماید.»
دوم) مردمی؛ توده ای و عمومی - ولایت:
1. مردم گرایی مهدوی؛
2. مهدی گرایی مردمی.
«یَخرُجُ النّاسُ مِنَ المَشرِقِ وَ یُوَطِّئُونَ لِلمَهدِیِ سُلطانَه؛(4) گروهی از مردم مشرق زمین به پاخاسته و زمینه ساز حاکمیت دولت مهدی (عج) می شوند.»
«فَأَتی النّاسُ المَهدِیَّ فَزَفُّوهُ کَما تُزَفُّ العَروسُ؛(5) مردم به سوی مهدی روی می آورند و او را بسان عروس و گل سر سبدی در میان می گیرند». «اَحَبُّ اِلَی النّاسِ؛(6) محبوب مردم است». «یَجتَمِعُ النّاسُ».(7)
اندیشه ی انقلاب نهایی، به عنوان عامل تحقق نظام و دولت کریمه ی مهدوی نیز خود سبب زمینه سازی بینش، منش و روش انقلابی و فرهنگ و ساخت های انقلابی گری در جوامع و دولت های اسلامی و نظام های متعدد و متنوع جهان اسلام و مسلمانان جهان خواهد شد. تحول بنیادین و فراگیر از شاخصه های انقلابی گری در این خصوص است. بدین ترتیب نفس تصور انقلابی بودن دولت کریمه مهدوی و اندیشه ی تحقق نهایی آن، می تواند در جسم و جان جوامع اسلامی آثار مثبتی، به ویژه در بستر انتظار پویا و زمینه سازی تحقق نهضت و نظام مهدوی به ارمغان آورد و این دومین ظرفیت اندیشه ی دولت کریمه ی مهدوی برای جوامع اسلامی در چالش ها و چشم اندازها، در عرصه ی مدیریت کلان و راهبردی خویش است.

ج) نظام سیاسی و دولت نهایی

اول: نظام سیاسی کارآمد مهدوی؛

نظام سیاسی مهدوی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از دو حیث کارآمد بوده و در ارتقای کارآمدی سیاسی مدیریت های کلان سیاسی جوامع اسلامی قابل الگوگیری است:

الف) جهات دوگانه ی دینی و مردمی حاکمیت و حکومت مهدوی؛

نظام سیاسی مهدوی، از حیث حاکمیت، نظامی است با جهات دوگانه: زیر ساخت مردمی و دینی. نظامی که در آن حاکمیت احکام الهی و حکومت حکّام مردمی توأمان بوده و به صورت بهینه، متعادل و تعالی بخش عمل می نمایند؛ یعنی بسان جمهوری اسلامی و یا مردم سالاری دینی در فهم سیاسی رایج و امروزین، نظامی که همزمان، مشروعیت و حقانیت را با مقبولیت و پذیرش عمومی در بالاترین سطح ممکن قدرت و اقتدار سیاسی تبیین کرده و بدون افتادن در گرداب هرگونه استبداد افراط گرانه یا هرج و مرج گرایی تفریطی تحقّق می بخشد. بنابراین نظام سیاسی، دینی و مدنی مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بسان نظام سیاسی، دینی و مدنی نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم)، ماهیتاً نظامی انقلابی، الهی - مردمی است . هم دینی، اسلامی یعنی خدا محور، و دین اساس و برعکس ضد استبدادی به معنای ضد خودرأیی، ضد خودکامگی، ضد خودمحوری و هم مردمی، که با طلب و تلاش مردم همراه با توفیق الهی تحقّق و چه بسا تداوم می یابد. بنابراین بر اساس پذیرش عمومی مردم خداجو سازمان یافته و پیش می رود: (إِنَّ الَّذِینَ یُبَایِعُونَکَ إِنَّمَا یُبَایِعُونَ اللَّهَ )(8) آنان که با تو بیعت می کنند به راستی با خدا بیعت می کنند. اولین فرمایش حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در روز ظهورش در مکه و در خانه کعبه خطاب به مردم.(9)
برای نمونه ژان ژاک روسو فرانسوی (قرن 18 م) که از صاحب نظران اندیشه سیاسی معاصر غرب بوده و بزرگ ترین نظریه پرداز قرار داد اجتماعی، جمهوریت و دموکراسی محسوب می گردد، در کتاب قرارداد اجتماعی خویش در مورد مردم سالاری دینی در مسیحیت مدعی می شود: «وقتی می گویم جمهوری مسیحی، اشتباه می کنم، این دو کلمه ضد و نقیض است».(10) حال این که در جای دیگری معتقد است: اولاً: «حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نظریات صحیح داشت و سازمان سیاسی خود را به خوبی تنظیم نمود».(11)
ثانیاً: تا زمانی که حکومت آن حضرت در میان خلفای ایشان باقی بود، حکومت دینی و دنیوی، (شرعی و عرفی) یکی بود و مملکت هم به خوبی اداره می شد.»(12)
بنابراین، فاصله گرفتن از اسلام و نظام سیاسی آن و گرایش به حاکمیت سایر نظریات و نظامات غیر اسلامی از یک سو و گرایش به استبداد و خودکامگی سیاسی از سوی دیگر، باعث ضعف و انحراف از مسیر توسعه و پیشرفت شده است. علاوه بر این روسو مدعی است که «شریعت فرزند اسماعیل (اسلام) از ده قرن پیش بر تمام دنیا حکم فرما می باشد، هنوز هم از عظمت مردان بزرگی حکایت می کند که آن را تدوین نموده اند».(13) کما این که تأکید می نماید: «اما یک مرد سیاسی واقعی در تشکیلات آن ها قریحه ی بزرگی را می بیند که موجد تأسیساتِ بادوام است.»
تأسیساتی هم چون حاکمیت قانون و قانون عدالت الهی، بیعت و پذیرش عمومی و مراجعه به آرای مردم؛ به ویژه در گزینش رهبران و دولت مردان نظام سیاسی است. شرایط و ویژگی هایی از قبیل: صالح و مصلح یا قوی و امین بودن مسئولین، حضور و مشارکت سیاسی مردم، نظارت مردمی و امر به معروف و نهی از منکر، پاسخ گوی دولت، مشروعیت، مقبولیت، بازخواست، استیضاح در صورت عدم مشروعیت و مشروطیت حکومت و مانند اینها.
نهادها و سنت هایی که بعدها به بوته ی تحریف و فراموشی کشانده شده و سبب انحراف، انحطاط و واپس ماندگی مسلمانان را فراهم ساخت.
بنابراین، در این حد، راه برون رفت از مشکل واپس ماندگی جهان اسلام، بهره گیری از ظرفیت اندیشه ی نظام سیاسی کارآمد اسلامی و مهدوی با ارتقای کارآمدی نظام سیاسی از طریق برقراری مردم سالاری های اسلامی است؛ یعنی مردم سالاری بر مبنای موازین اسلامی یا همان حاکمیت احکام، حدود و قوانین الهی و حکومت مردم؛ یعنی جمهوری اسلامی که می تواند اشکال گوناگونی داشته باشد.
تنها نظام های سیاسی و دولت هایی که بر اساس نظریه و نظام اسلامی بوده و از مشارکت و پشتوانه ی فراگیر و پایدار برخوردار هستند، قادرند تحول چشم گیر و جهشی انقلابی را در فرا رفت جوامع اسلامی از بحران و حتی بن بست توسعه زمینه سازی نموده و به انجام برساند.

ب) ابعاد و اهداف سه گانه ی نظام سیاسی مهدوی؛

1. توسعه ی اقتصادی؛ عمرانی، بهداشتی، رفاهی و نیز تولید و توزیع و مصرف و حتی زیست محیطی یا توسعه ی مادی، تکنولوژیکی و فناوری:« فَلا یَبقی فِی الاَرضِ خَرابُ الاّ عَمَرَ؛(14) در روی زمین خرابه ای باقی نمی ماند جز این که آباد می شود». «تُنَعَّمُ اُمَّتی فی زَمَنِ المَهدِیِ نِعمَةً لَم یُنَعَّمُوا مِثلَها قَطُّ؛(15) امت من در زمان مهدی (عج) آن گونه متنعم می گردند که هرگز همانند آن برخوردار نشده اند.»
2. تعادل سیاسی؛ اداری، سازمانی، مدیریتی، امنیتی، و اطلاعاتی، نظامی و انتظامی، حقوقی و قضایی. بسان علت صوری و ساختاری کشور و نظام سیاسی: «یَملُاء الاَرضَ قَسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَت ظُلماً وَ جَوراً».(16) «اِذا قامَ مَهدِیُّنا اَهلِ البَیتِ، قَسَّمَ بَالسّوِیّةِ وَ عَدَلَ فَی الرّاعِیَّةِ؛(17) هنگامی که مهدی ما اهلبیت قیام نماید، ثروت را به صورت متساوی تقسیم کرده و عدالت را در میان مردم پیاده می کند». امام باقر (علیه السّلام): «حَکَمَ بُحُکمِ داوُدَ (علیه السّلام)؛(18) بسان داود (علیه السّلام)، حکم و قضاوت می نماید». امام صادق (علیه السّلام): «یَقوُم القائِمُ بِالحَقِّ وَ العَدلِ؛ (19) قائم بر اساس حق و عدالت قیام کرده و حقی و عدالت را پیاده می سازد.» زیرا به تعبیر امام علی (علیه السّلام): «هیچ چیز بسان عدل نگهدار دولت ها نیست».

عدل چه بود؟ وضع اندر موضعش*** ظلم چه بود؟ وضع در ناموضعش
«مولوی»

3. تعالی فرهنگی؛ مذهبی، معنوی، اخلاقی، انسانی، ارزشی و از جمله معماری، هنری علمی و اطلاع رسانی: «یُذهُب الرّبا وَ الزّنا وَ شُربُ الخَمرِ وَ الرَّیا، یُقبِلُ النّاسُ عَلَی العِبادَةِ وَ المَشرُوعِ وَ الدَّیانَةِ وَ الصَّلاة الجَماعاتِ؛(20)
ربا، روابط نامشروع، مستی و خودنمایی از میان رفته و مردم به عبادت روی می آورند، دین رونق گرفته و نمازهای جماعت اقامه می گردند.»
امام باقر(علیه السّلام): «تُؤتُونَ الحِکمَةَ فی زَمانِهِ، حَتّی اَنَّ المرأةَ لَتَقضی فی بَیتِها بِکِتابِ اللهِ تَعالی وَ سُنَّةِ رَسُولِهِ (صلی الله علیه و آله و سلم)(21)؛ در زمان او به همه حکمت داده می شود تا جایی که زن در خانه خویش با کتاب خدا و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) قضاوت می کند.»
امام صادق (علیه السّلام): «العلم سبعه و عشرون حرفا...اخرج الخمسة و العشرون حرفا و فبثها فی الناس و ضم الیها...؛(22) 25 حرف از 27 حرف علم، تولید و میان عموم مردم انتشار می یابد... .
امام باقر (علیه السّلام): «فجمع بها عقولهم و کملت به احلامهم».(23)
علی (علیه السّلام): «شیعَتنا...یُعَلِّمُونَ النّاسَ القُرآنَ کَما اُنزِلَ؛(24) پیروان ما... قرآن را آن چنان که نازل شده است می آموزند».
«لِتَجدیدِ الفَرائِضِ وَ السُّنِ ...لإعادَةِ المِلَّةِ وَ الشَّریعَةِ ...لإحیاءِ الکِتابِ وَ حُدُودِهِ وَ ... مُحیی مَعالِمِ الدّینِ وَ اَهلِهِ؛(25) بازسازی فرایض و سنت های نیکو، بازگرداننده مکتب و شریعت اسلام، احیاگر کتاب قرآن و حدود و احکام آن و زنده کننده پایه های دین و جامعه دینی».
بنابراین، نظام سیاسی مهدوی، برترین نظام متعادل و متعالی بوده که با اجتناب از هرگونه تک بعدی و تک ساحتی افراطی یا تفریطی، توسعه مادی در جهت تعالی فرهنگی را با تعادل سیاسی و دولتی فراهم می سازد. نظام سیاسی مهدوی، تنها نظریه و نظام سیاسی تبیین کننده و تحقق بخش توسعه ی متعالی جوامع می باشد. برخلاف گرایشات افراطی تک ساحتی اومانیسم رایج غربی؛ اعم از کاپیتالیسم و لیبرالیسم لذت گرایانه و یا سوسیالیسم و توتالیتریسم و مانند؛ آن گرایش و نظامی که بر این اساس پدید می آید، هرگونه ستم پذیری و ستم گری سیاسی یا سلطه و استثمار فرهنگی یا استعمار خارجی و داخلی را بر نمی تابد.
ره یاب توسعه ی اقتصادی، تعادل سیاسی و فرهنگی و عدم ستم پذیری و ستم گری، برترین ظرفیت های نظام سیاسی متعالی مهدوی هستند که شایسته است الهام بخش جوامع و دولت های اسلامی به ویژه فرهیختگان و دولت مردان جهان اسلام بوده و بدین ترتیب ضمن ارتقای هر چه بیشتر کارآمدی ملی و بین المللی، از بحران بن بست خیز واپس ماندگی خود خارج گردند.

دوم) دولت کارآمد مهدوی:

دولت کارآمد مهدوی، سومین ظرفیت اندیشه ی دولت کریمه ی مهدوی، مدیریت کلان سیاسی جوامع اسلامی حتی در ابعاد جهانی است. دولت مهدوی، دولت امام است.
دولت کارگری و کمونیستی در انحصار قدرتمندان حزب حاکم بوده و در لیبرالیسم، دولت، ابزار سود و سلطه طلبی های سودگرانه ی سرمایه داران می باشد. غیر از شکل ظاهری در واقع، دولت توتالیتری، عملاً دولت اقلیت ذی نفوذ و نوعی سیاسی بوده و در مورد دوم دولت اقلیت ثروتمند و نوعی می باشد، اما دولت مهدوی:

اولاً: دولت صالحین و مصلحین مردم

کاراترین نیروها و به ویژه مدیریت های کلان می باشد. در رأس همه امام صالحان قرار داشتته که بر قلب های مردم حکومت می کند. رضایت عمومی بر اساس محبت و خیرخواهی تا حد عشق و ایثار طرفینی (رهروان و رهبران سیاسی) منشأ جوشان اقتدار سیاسی دولت مهدوی را تشکیل می دهد و اساس رابطه ی سیاسی آن ها محسوب می شود.
نه زور و ترس یا نفع ثروت، بلکه حقیقتاً دولت کریمه است: «فَیَفرَحَ بِهِ اَهلُ السَّماءِ وَ اَهلُ الاَرضِ وَ الطَّیرُ وَ الوُحُوشُ وَ الحیتانُ فِی البَحرِ؛(26) ساکنان آسمان و مردم روی زمین، پرندگان، جانوران وحشی و آبزیان دریا، همگی از او خشنود می شوند.»
علی (علیه السّلام): «وَلا یَبقی مُؤمِنُ الاّ دَخَلَ عَلَیهِ تِلکَ الفَرحَةُ فی قَلبِه وَ قَبرِه؛(27)مؤمنی باقی نمی ماند، مگر این که این شادمانی به او می رسد، یا در قلبش یا در قبرش».
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم): «یَرضی فی خِلافَتِهِ اَهلُ الاَرضِ...؛(28) در خلافت او اهل زمین خشنودند.»

ثانیاً: دولت کریمه و کرامت مهدوی:

هم ز کرامت فزود قدر سلیمان ز دیو *** گرنه کرامت بود، دیو و سلیمان یکی ست
«مولوی»

دولت مهدوی دولت کریمه و کرامت است، نه دولت توتالیتریستی و کاپیتالیستی. دولت مهدوی، دولت امام، دولت مدیر و دولت راهبردی است؛ چرا که به تعبیر خواجه نصیر الدین طوسی در کتاب اخلاق ناصری؛ «مرض عالم از دو چیز بود: یکی ملک تغلبی و دیگری تجارب هرجی». هم استبداد و هم متقابلاً هرج و مرج ناشی از ضعف نظام و دولت، بدترین آسیب های جهانی بوده و بحران زا می باشند. «اما ملک تغلبی قبیح بود لذاته، و نفوس فاسده (و قدرت طلبان) را حسن نماند و اما تجارب هرجی مؤلم بود لذاته و نفوس شریره (و شرور سیاسی) را ملذ نماید. بلکه برعکس؛ استحقاق ملک، به حقیقت کسی را بود که بر علاج عالم، چون بیمار شود (همانند ناکارآمدی و واپس ماندگی ناشی از آن)، قادر بود و به حفظ صحت او، چون صحیح بود، قیام تواند نمود. در واقع؛ «ملک طبیب عالم بود» در عین حال «و تغلب (استبداد) اگر چه شبیه بود به ملک (و اقتدار سیاسی نظام و دولت) و لیکن در حقیقت ضد ملک بود.»(29)
در نظریه ی سیاسی خواجه که مبین نظریه ی امامت شیعی، به ویژه در دولت مهدوی می باشد، دولت چون از حیث علمی و عملی کارآمد است، صورت حاصل آن؛ اثربخشی و نیز بهره وری هر چه بیشتر در همه ی زمینه های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی برای جوامع اسلامی بسان نظام سیاسی کارآمد و پیشتاز خواهد بود و به تأکید خواجه نصیر؛ «بر جمله، ثمره ی این علم (و عمل کارآمد) اشاعت خیرات بود در عالم و ازالت شرور به قدر استطاعت انسانی.»(30)
دولت مهدوی به شکل راهبردی در دو سطح مدیریت کلان انجام می پذیرد:

الف) سیاست گذاری عمومی؛

اعم از هدف گذاری و طراحی نظام جامع و عملیاتی در همه ی بخش های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی.

ب) سیاست مداری عمومی؛

اعم از برنامه ریزی و اعمال سیاست ها. در همین راستا بسیج عمومی، سازمان دهی، و اداره عمومی امور و نظارت و کنترل فراگیر است.
دولت مهدوی، نه تنها برترین گزینه و بلکه راه گریز جوامع اسلامی و پیش از همهِ جمهوری اسلامی ایران از اشکال ناکارآمدی بوده، بلکه بهترین راهبرد جهانی به ویژه در فرآیند فراروی جهانی شدن برای سایر مجامع سیاسی نیز می باشد.

سوم) سازمان کارآمد سیاسی دولت کریمه ی مهدوی

سازمان سیاسی شامل مباحث ذیل است:
الف) قوا، ارکان و نهادهای دولت؛
ب) تقسیم و تجزیه ی قوای دولت؛
ج) تنظیم و سازمان قوای دولت.
قوای رهبری و قرار داشتن امام صالح در رأس هرم مدیریت سیاسی دولت اسلامی از شاخصه های بارز سازمان سیاسی مهدوی است.
یکی دیگر از شاخصه های مهم در دولت مهدوی، تقسیمات سیاسی سیصد و سیزده گانه ی جهان و تمرکز زدایی سیاسی و حتی خود مختاری سیاسی با هدایت محوری امام است. بدین ترتیب، سازمان سیاسی کشور می باشد. «فیشتشیر المهدی اصحابه»(31) در عین این که؛ «یاران مهدی، مطیع ریاست خویش بوده»(32) و در فرمانبرداری از وی، بسیار کوشا و مصمم هستند.(33)
شکل و ساختاری که هم در نظام های سیاسی و سازمان سیاسی دولت های جوامع اسلامی و هم در بین الملل جهان اسلام و اتحادیه جهانی اسلام می تواند کارگشا باشد.
بنابراین، سازمان سیاسی کارآمد مهدوی، پنجمین ظرفیت اندیشه ی دولت کریمه ی مهدوی برای مدیریت کلان جوامع اسلامی محسوب می گردد. سازمان سیاسی کارآمد، با ارکان و قوای متناسب و ارتباط متعادل قوا، به ویژه قوای سیاست گذار، سیاست مدار و کنترل کننده، از دیگر ارکان کارآمدی نظام مهدوی محسوب شده که می تواند در ارتقای کارآمدی جوامع اسلامی نقش بسزایی ایفا نماید. تبیین، ترسیم و تنظیم بهینه قوا و ارکان دولت مهدوی، در تطبیق و تحقق کار ویژه هر یک از قوا و ارتقای ارتباطات، هم گرایی، هماهنگی و همکاری آن ها بر اساس تقسیم قوا، بسیار کارساز است.

چهارم) ساختار و نظام اداری کارآمد مهدوی

ساختار کارآمد اداری مهدوی، ششمین ظرفیت اندیشه ی دولت مهدوی برای شبیه سازی نظام اداری دولت ها، کشورها و جوامع اسلامی محسوب می گردد. نظام اداری مهدوی، با اهمّ شاخصه های: خدمت مردم و اهداف دولت و نظام سیاسی، سهولت و روانی، سرعت و دقت، سبکی و کم هزینگی، نظام مند و سازواری، رسایی، کمال و فراگیری، پاسخ گویی و مسئولیت پذیری، نظارت و کنترل به ویژه از طریق ابزار نوین و پیشرفته ی اطلاع رسانی، نظارتی و کنترلی، آموزش و پاداش و تنبیه و مانند آن، در جوامع اسلامی قبل از دولت مهدوی قابل بهره وری می باشند: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم): «لاتَدَّخِرُ الاَرضُ مِن بَذرِها شَیئاً اِلاّ اَخرَجَتهُ، وَ لَا السَّماءُ مِن قَطرِها شَیئاً اِلاّ صَبَّهُ عَلَیهُم مِدراراً؛(34) زمین همه ی بذرها و آسمان، همه ی قطرات را به تمامی بیرون و فرو می ریزند.» و زمین پاره های جگر خویش را بیرون می ریزد. و همه ی استعدادهای زمین، بالفعل می گردند.
دولت مهدوی، با ملائک، یعنی مدبّران امور جهان هستی یا اسباب آسمانی و تکوینی، با نیروهای کارا و با ایمان و با رعب و هیبت الهی تأیید و تقویت می گردد.
اهم مفاد پیمان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با کارگزاران خویش در حقیقت مبین مبانی و اصول نظام اداری و ساختار سیاسی و یا تشکیلات اجرایی دولت مهدوی می باشند.(35) حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به عنوان ریاست دولت جهانی اسلام، «در حق خود تعهد می کند که راه آن ها (مردم و زیردستان) را برود، جامعه ای مثل جامه ی آن ها بپوشد، مرکبی همانند مرکب آن ها سوار شود، آن گونه باشد که مردم می خواهند و به کم راضی و قانع باشد».(36)

پنجم) سیاست های راهبردی کارآمد مهدوی

اعم از سیاست های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، شامل: سیاست های اداری، امنیتی و قضایی، آخرین ظرفیت های کلان دولت کریمه مهدوی برای شبیه سازی جوامع اسلامی است؛ شامل:

1. ترسیم و تنظیم سیاست ها

الف) سیاست اقتصادی

همه ی اموال عمومی و معادل و ذخایر زمین در اختیار آن جناب قرار می گیرند و آن حضرت نیز به عمومی سازی اقتصادی، به عنوان زیرساز سیاست توسعه و رونق اقتصادی همت می گمارد.

ب) سیاست فرهنگی

از قبیل انقلاب و نوسازی دینی و فرهنگی؛ امام محمد باقر(علیه السّلام) در پاسخ به سوالی در مورد روش حکومت حضرت مهدی میان مردم فرمود: «یَهدِمُ ما قَبلَهُ کَما صَنَعَ رَسُولُ اللهِ وَ یَستَأنِفُ الاِسلامَ جَدیداً؛(37) آن چه از آثار بدعت و گمراهی قبل از وی بوده است، منهدم می سازد چنان که پیغمبر، اساس جاهلیت را منهدم کرد. آن گاه از نو اسلام را از سر می گیرد.»

ج) سیاست اجتماعی، اداری، امنیتی، حقوقی و قضایی

دشمنی از قلوب مردم ریشه کن می گردد و امنیت عمومی برقرار می شود.(38)

2. اعمال سیاست ها

3. نظارت، کنترل و بازسازی سیاست ها

ششم) طرح جامع و راهبردی کارآمد مهدوی

مبیّن انجام امور و سیاست ها در قالب طرح های بلندگستر، میان گستر و کوتاه گستر است. ضمن این که طرح ها، اهداف جهانی توسعه ی اقتصادی، تعادل سیاسی و امنیتی و تعالی فرهنگی و اجتماعی ترسیم و تنظیم گشته و اصول مبانی دولت مهدوی در هر یک از بخش های سه گانه ی فوق تعیین شده اند. روایات متعددی از طراحی سیاسی دولت کریمه ی مهدوی سخن گفته اند.

هفتم) برنامه ی راهبردی و عملیاتی کارآمد مهدوی

اولویت بندی اهداف و زمان بندی آن ها به تناسب امکانات و شرایط، نهایی ترین ظرفیت شبیه سازی دولت کریمه مهدوی است. امکانات و شرایطی که در دولت کریمه مهدوی فراوان و فراهم بوده به شرح ذیل است:
الف) نفس برنامه ریزی؛
ب) کار برنامه ای؛
ج) مبانی راهبردی.
اصول برنامه ی سیاسی دولت مهدوی در این زمینه می تواند بسیار الهام بخش باشد؛
از احادیث استفاده می شود که همه ی زمین به وسیله ی یک حکومت جهانی اسلامی اداره می شود. برای همه ی بلاد، استان داران لایقی با برنامه کار و دستورهای لازم گسیل می دارد.(39) به گونه ای که با کوشش و جدیت، همه ی زمین آباد و معمور می گردد. در این میان؛ خود حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم از دور، همه ی حوداث و جریانات کشور پهناور را زیر نظر دارد و در چنین شرایطی، همه ی نقاط زمین، برایش مانند کف دستی می گردد. کما این که کارگزاران، اصحاب و یارانش نیز از فاصله های دور او را مشاهده می نمایند و با او سخن می گویند.(40)
بدین ترتیب در سازمان سیاسی دولت مهدوی، اجزای دولت بر اساس طرح جامع و برنامه ی عملیاتی کارآمد مهدوی و تحت نظارت عالیه و راهبردی آن حضرت، کار می کنند.

کارآیی نیروها و مدیریت های دولت مهدوی

پیش از همه، کارآیی مدیران و نیروها در نظام و دولت کریمه ی مهدوی، یکی از ارکان اصلی کارآمدی سیاسی بوده و به شدت مورد توجه است. رهبری و مدیریت صالحین در تعبیر قرآنی و غالب روایات، مبیّن نقش تأثیرگذار و تعیین کننده ی نیروها؛ حتی در نهادهای عمومی و سیاسی دولت مهدوی و به تبع آن جوامع اسلامی است. نیروهایی که هم به عنوان علت فاعلی کارآمدی سیاسی و هم جزء علت مادی و ناقصه ی آن محسوب می شوند. علل و اجزایی که بررسی آنها در موقعیت مناسب خویش، حائز کمال اهمیت می باشد. آموزش نظری، پرورش عملی نیروها، گزینش شایستگان و شایسته سالاری، پیمان و آیین نامه اجرایی کارگزاران و مانند آن از اهم ویژگی های کارآیی نیروهای مهدوی و ارتقای آن است. امام علی (علیه السّلام)، با اشاره به یاران و کارگزاران دولت مهدوی می فرمایند؛ «آن ها، برگزیدگان امت پیغمبر می باشند که همراه با برگزیدگان عترت من هستند.»(41) کما این که در شایستگی ها و برجستگی ها بر اوج رفیعی اند.
امام در رأس مدیریت ها بر کارگزاران دولتی سخت گیر بوده و بر توده ی مردم که فاقد مکنت و قدرت هستند، بخشنده است.
با امرا، فرماندهان و دولت مردان با عدل، شفقت و دلسوزی و خیرخواهی و نیز با توده ی مردم و جامعه، با انصاف، رفتار زیبا و نیکو برخورد می کنند.
اینها از جمله مبانی و اصول کارآیی سیاسی، راهبردی و مدیریتی کلان نیروهای کارآی مهدوی محسوب می شوند.

برآمد

نظریه و نظام سیاسی مردمی و الهی، توسعه ی متعادل و متعالی، دولت هادی و کارگزار و سازمان سیاسی و نظام اداری، طرح جامع و برنامه ی عملیاتی کارآمد مهدوی، برترین گزینه و تنها چاره ی گریز ناپذیر برون رفت جوامع اسلامی از دور باطل واپس ماندگی است. شکست و بحران تا حد بن بست نظام ها و دولت های مادی گرا و سلطه گر جهانی از یک سو و بیداری روز افزون اسلامی و خیزش امید بخش مسلمانان جهان از سوی دیگر ایجاب می نماید که با تبیین همه جانبه ی دولت کارآمد مهدوی در جهت ترسیم، توصیه و تحقق نظریه و نظام کارآمدی دولت به منظور شبیه سازی، تطبیق و کاربری در همه ی جوامع اسلامی کوشید.
نشریات و نشست های گوناگون دولت های اسلامی و فرهیختگان جهان اسلام، می توانند بدین ترتیب با در دستور کار قرار دادن ارتقای کارآمدی دولت های خویش، زمینه های پژوهش و کاربردی هر چه فراتر نظریه و نظام مهدوی و برخورداری از این مدل یپش رو را فراهم سازند. تنها در این صورت است که عزت اسلامی، وحدت و اقتدار جهانی مسلمانان و امنیت، توسعه و تعالی آن ها در جهت تمدن سازی اسلامی میسر شده و به صورت روز افزونی عملی می گردد.
کتابنامه : 
1. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، چاپ چهارم، دارالفکر، قم، 1352.
2. خادمی شیرازی، محمد، جهان بعد از ظهور یا فروغ ابدیت، نشر تبلیغ، تهران 1365.
3. خراسانی، محمدجواد، مهدی منتظر، قم، شهید، بی تا.
4. خواجه نصیر، محمد، اخلاق ناصری، چاپ سوم، خوارزمی، تهران، 1364.
5. روسو، ژان ژاک، قرار داد اجتماعی، ترجمه کیا، چاپ دوم، گنجینه، تهران، 1352.
6. سید بن طاووس (644هـ)، الملاحم و الفتن، بیروت، بی تا.
7. سیوطی، جلال الدین، متوفای (911 هـ)، الحاوی للفتاوی، بیروت، 1395 هـ.
8. طبری، امین الاسلام (از علمای قرن ششم)، اعلام الوری، بیروت، 1399 هـ.
9. مجلسی، محمدباقر، مهدی موعود، ترجمه جلد سیزدهم بحار الأنوار، ترجمه ی علی دوانی، دار الکتب الاسلامیه، چاپ 21، تهران و قم، 1363.
10. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تهران، بی تا.
11. مقدسی، یوسف بن عیسی (قرن 7)، عقد الدرر، قاهره.

ضمیمه

جهت بررسی ظرفیت های اندیشه ی دولت کریمه ی مهدوی، برای برنامه ریزی های کلان مدیریت جوامع اسلامی، چند مطلب باید مورد بررسی قرار گیرد:
1. شاخصه های دولت مهدوی؛ به ویژه به اعتبار مدیریت کلان؛
2. امکان، ضرورت و حدود تشبه یا شبیه سازی دولت و مدیریت کلان مهدوی؛
3. چالش ها و چشم اندازهای جوامع اسلامی؛ به ویژه جمهوری اسلامی ایران که به عنوان دولت زمینه ساز، با انتظار پویا و از طریق انقلاب شکوهمند اسلامی موفق شده است نظام سیاسی کارآمدی در عصر نوین ایجاد نماید، لکن در بخش کارآمدی دولت، سازمان سیاسی و به ویژه ساختار اجرایی با چالش هر چند صوری، عارضی و قابل ارتفاع، ولی جدی و خطیری مواجه است؛
امید که این مقاله با الهام گیری از ظرفیت والای نظریه و نظام دولت کریمه ی مهدوی، منشور اثر بخشی برای ارتقای همه جانبه ی کارآمدی نظام مقدس اسلامی و دولت (هیئت مدیره) خدمت گزار و صمیمی ایران اسلامی، بسان کانون بیداری و خیزش و اسوه ی پیشرو جوامع اسلامی باشد.
هر یک از مؤلفه های مباحث این متن، بدون استثنا برگرفته از منابع علمی نظری، روایی و تجربی، تاریخی و سیاسی است. به منظور کاهش حجم به حداقل مستندات بسنده شده و تفصیل آن ها را به دقت ارجاع می دهیم.
اول) ظرفیت های اندیشه دولت کریمه مهدوی برای برنامه ریزی های کلان مدیریت جوامع اسلامی، دارای پیش فرض ها، پرسش و نتیجه نهایی آن است.

پیش فرض ها

1. حتمیت نظام سیاسی و دولت مهدوی به عنوان؛
اولاً: نظام سیاسی:
الف) نهایی؛
ب) غایی؛
ج) فراگیر؛
د) یگانه جهانی آینده ی بشری.
ثانیاً: نظام سیاسی و دولت:
الف) 1. کامل؛
2. کارآمد.
ب) با کمال:
1. اثر بخشی؛
2. بهره وری؛
الف) فرابخشی؛
ب) بخشی و بخشی های:
اول) اقتصادی، عمرانی، بهداشتی و رفاهی، تولیدی و توزیعی و مصرفی، زیست محیطی و طبیعی؛
دوم) فرهنگی و اخلاقی، معنوی و انسانی؛
سوم) سیاسی، اداری و سازمانی، حقوقی قانونی، امنیتی و انتظامی، قضایی.
به ویژه در اندیشه ی سیاسی شیعی و اصیل اسلامی به صورت کاملاً روشن و منسجم.
نظام و دولتی که تنها؛
الف) در پرتو انتظار فرج پویا؛
ب) بر اساس:
یکی)
1. تدابیر؛
2. تلاش های سازنده:
الف) فردی؛
ب) جمعی یا گروهی؛
ج) اجتماعی:
1. ملی و مدنی؛
2. امتی؛
3. جهانی: انسان، انسان ها و انسانی از یک سو آمادگی ها و زمینه های لازم فراهم می گردند.
دیگری) بر مبنای مشیت و توفیق الهی از سوی دیگر؛ آمدنی و آوردنی بوده در حقیقت دست یافتنی است و در نهایت و به صورت قطعی و نهایی تحقق می پذیرد.

2. امکان و ضرورت الگوپذیری نظام سیاسی و دولت مهدوی؛ بر این اساس:

الف) هم نظریه، نظام، دولت و مدیریت کلان و راهبردی مهدوی؛
یکی) به قدر متیقن، فهم، شناخت علمی و عملی سیاسی و راهبردی ما.
و دیگری) به اندازه ی مقدور و به تناسب شرایط، امکان و امکانات، قابلیت اقتدا، پیروی و تبعیت داشته و بدین گونه ظرفیت نمونه برداری و شبیه سازی را دارد؛ یعنی از ناحیه خود نظام و دولت کریمه ی مهدوی و به اصطلاح از باب فاعلیت سیاسی فاعل به صورت تام، عملی، مفید و کارساز بوده و به صورت هر چه تمام تر قابلیت الگوگیری دارد.
ب) هم جوامع انسانی و حتی جامعه ی جهانی، ظرفیت مدل پذیری و شبیه سازی یا تشبه به نظام سیاسی، دولت و مدیریت سیاسی مهدوی را دارند. هر چند که از ناحیه ی جوامع اسلامی و جهانی قابلیت سیاسی، فعلیت یافته است به تناسب همان شناخت و توان سیاسی و مدنی انسان، جوامع انسانی و اسلامی و جامعه جهانی به خصوص در فرآیند جهانی شدن و جهانی سازی فراگیر جاری است. بدین ترتیب زمینه سازی، آمادگی و انتظار پویا، فعال، مثبت و سازنده سیاسی و راهبردی، تلاش و تدابیر و توفیقات همگانی بر این اساس بوده و در این راستا می باشد.
3. نظام سیاسی، دولت و سازمان سیاسی و ساختاری اجرایی یا اداری مهدوی کامل و کارآمد است. کارآمدی نظام مهدوی و ساختار اداری و اجرایی آن، حقیقی و یقینی است. نه شبه کارآمدی یا کارآمدی پنداری و تک ساحتی.
4. امکان و ضرورت الگوپذیری کارآمدی سیاسی نظام ها و دولت های جوامع اسلامی به قدر امکان علمی و عملی سیاسی. به ویژه در عصر حاضر و چشم انداز فرارو به عنوان برترین چالش.
دوم) این قسمت شامل موارد ذیل است:
1. در حال حاضر، برترین تهدید جوامع اسلامی، عدم توسعه است؛ ضعف، ذلت، فقر عمومی، نابسامانی، تشتت و تنازعات درونی جوامع اسلامی و ناهم گرایی مؤثر بین المللِ جهان اسلام، برآمد این وضعیت ناهنجار است. اندیشه ی راهبردی مهدویّت، ظرفیت برون رفت جوامع اسلامی راز این وضعیت را دارا است؛
2. برترین فرصت جوامع اسلامی، بیش از مواهب طبیعی، موقعیت راهبردی و نیروهای انسانی و حتی بسیار پیش از آن ها، مکتب جهان ساز اسلام و نظریه و نظام سیاسی تمدن پرداز اسلامی و پیشینه ی تمدنی آن ها به عنوان پشتوانه تاریخ ساز می باشد؛ پشتوانه ای که نیازمند نقادی، نوآمدی و تبیین و تحقق کارآمدی آن دارد؛
3. برترین چشم انداز فراروی فرهیختگان و مدیریت های کلان جوامع اسلامی، بیداری و بازگشت اسلامی و هم گرایی و اقتدار جهانی اسلامی است. توسعه ی اقتصادی و تعالی فرهنگی و در نتیجه، عزت اسلامی مسلمانان جهان بدین ترتیب دست یافتن است؛
4. برترین چالش علمی و عملی سیاسی و مدنی جوامع اسلامی در این راستا؛ یکی نیروهای انسانی و کارآیی نیروهای مدیریتی؛ به خصوص نیروهای دولتی، دولت مردان و مدیریت های کلان عمومی در هر یک از بخش های سه گانه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، ارتقای کارآیی نیروهای انسانی از طریق آموزش های نظری و پرورش های عملی روزآمد و کارآمد بوده، دیگری افزایش کارآمدی نهادها و نظامات آن هاست. شامل کارآمدی:
1. نظام های سیاسی؛
2. دولت ها و هیئت های حاکمه و مدیریت کلان کشورها؛
3. سازمان سیاسی آن و قوا، ارکان، روابط و سازمان آن ها؛
4. ساختار اجرایی و نظام اداری کشورهای اسلامی.
نظام سیاسی، به عنوان علت صوری جوامع اسلامی؛ دولت به عنوان مدیریت کلان کشورهای اسلامی، سازمان سیاسی به عنوان ساختار نهادین حاکمیت و مدیریت کلان و رهبری جوامع اسلامی، نظام اداری بسان شبکه ی عصبی و عملی نظام سیاسی و دولت های اسلامی، جملگی به عنوان برترین نهادهای راهبردی جوامع اسلامی، ارکان نظام سیاسی و فعلیت بخش نظام سیاسی کارآمد جوامع و کشورهای اسلامی است.
سوم) معرفت شناسی، شناخت شناسی و روش شناسی سیاسی مهدوی؛ کارآمدی سیاسی مهدوی و ظرفیت اندیشه ی سیاسی دولت کریمه ی مهدوی برای مدیریت های کلان جوامع اسلامی، دارای سه مرتبه است:
1. ضروریات و اصل ضرورت آن ها؛ هم چون: ضرورت نظم و نظام، امنیت و ثبات یا پایداری، عدالت، توسعه و هم گرایی و وحدت اجتماعی جهان اسلام و جهان. منبع علمی ضرورت این ضروریات سیاسی، عقلی و فطری و به تعبیر قرآنی قلبی بوده و روش آن ها استدلالی است.
هر عقل و فطرت متعارف و سلیمی، بدون شک به ضرورت اینها به عنوان اموری بدیهی اذعان می نماید. اهم مواردی که نظام آن در فرهنگ قرآنی حکمت نامیده می شوند، بنیاد دولت کریمه ی مهدوی محسوب می گردد.
2. مفاهیم، تعاریف و حدود هر یک از ضروریات سیاسی فوق و رابطه ی همه جانبه آن ها؛ یعنی چیستی، ماهیت و محتوای ضروریات و بدیهیات سیاسی زندگی و نظام مدنی یا سیاسی و تبیین اینها تنها با کمک وحی و به وسیله ی سخن گویان راستین و عالمان الهی؛ یعنی پیامبران و معصومین سازمان می گیرند. به همین مناسبت، در زمینه مبانی نظام سیاسی و دولت کریمه ی مهدوی و نیز سازمان سیاسی و ساختار اجرایی غالب پیامبران خدا از حضرت آدم (علیه السّلام) تا رسول گرامی خاتم(صلی الله علیه و آله و سلم) هر یک وجوهی از آن را طرح و در حقیقت تبیین نموده اند. خوشبختانه منابع موسع و موثقی در این زمینه وجود دارد که نیازمند اجتهادهای راهبردی، نوآمد و کارآمد علمی اسلامی و تفاسیر عالمان دینی است. دانشمندان غیر دینی در این مرتبه مجال تدبر سیاسی را دارند، لکن هرگونه تفقه و تبیین سیاسی کاملاً تخصصی است.
3. سازکارها و راهبردها یا روش های عینی، عملی و اجرایی یا جهات واقعیت و جنبه های این پدیده های سیاسی و راهبردی و شاخص های مربوطه، تجربی و عرفی می باشند. خواه تجربه ی مثبت و دست یابی به چگونگی این پدیده ها از طریق تجربه و تأیید جهات مثبت و نقاط قوت ساختارها و روش های مثبت و سازنده نظامات و دولت ها باشد و خواه نباشد. در این حد، سنت معصوم (علیه السّلام) به ویژه نظام سیاسی و دولت نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) علوی (علیه السّلام) و حتی صلح حسنی، قیام حسینی، سکوت و مقاومت سجادی، انقلاب علمی و فرهنگی صادقین تا ولایت عهدی رضوی و همین طور تا تبشیر عسکری (علیهم السّلام)، به عنوان برترین نماد و نمونه های متعالی کاربرد داشته باشند.
هرگونه تشریح نظری و یا سنت عملی؛ امثال وزارت و ریاست دولت خواجه نصیرالدین طوسی، رهبری سیاسی امام خمینی (رحمه الله) و نظام و دولتی همسان جمهوری اسلامی ایران، می توانند ضمن استفاده در بررسی چگونگی پدیده های سیاسی مزبور، تقریب کننده و کمک کار باشند. هر چند به ترتیب، بعد از نقش تعیین و تجویز کنندگی عقل و حکمت سیاسی و نیز کار ویژه ی تبیین گری و تحدید کنندگی شرع و بر اساس و چارچوب آن ها نقش تشخیص دهندگی و تطبیق دهندگی دارد. بیشتر کار ویژه ی تجربی و عرفی، نقش سلبی و منفی یا همان تجربه ی منفی و ابطال پذیر آن است؛ بدین معنا که انسان و جوامع انسانی و جامعه ی جهانی با تجربه ی نظام های سیاسی و دولت هایی از قبیل استبداد فرعونی، فاشیسم، نازیسم، استبداد کلیسایی، توتالیتریسم، مارکسیسم، لیبرالیسم، کاپیتالیسم و مانند آن، به ناکارآمدی آن ها پی می برد. در این صورت به دنبال غیر و گاه ضد این گونه موارد می گردد. بدین ترتیب که می داند که چه شکل و ساختاری را نمی خواهد، لکن به این حد هم که چگونه نظام، دولت سازمان و ساختاری اداری مطلوب بوده که آن را مطالبه کند، به یقین حقیقی نرسیده است. در این شرایط است که تبیین اندیشه ی دولت کریمه ی مهدوی می تواند الهام بخش فرهیختگان و دولت مردان جوامع اسلامی و حتی جهانی در بازسازی سیاسی و ارتقای کارآمدی نظام سیاسی، دولت، سازمان سیاسی و ساختار اجرایی و اداری به خصوص در سطح مدیریت کلان خویش باشند.

پی نوشت ها :

1- مفاتیح الجنان، دعای فرج دولت کریمه ی مهدوی.
2- اصول کافی، ج8، ص 278.
3- بحار الانوار، ج 46، ص 245.
4- معجم احادیث الامام المهدی، ج1، ص 478.
5- همان.
6-یوسف بن عیسی مقدسی، عقد الدرر، ص94.
7- مجمع الزوائد، ج7، ص 215.
8- فتح (48) آیه ی 10.
9- بحار الانوار، ج 53، ص 8.
10- ژان ژاک روسو، قرارداد اجتماعی، ترجمه ی کیا، ص 177.
11- همان، ص 171.
12- همان.
13- همان، ص 52.
14- فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری، ص 433.
15- یوسف بن عیسی مقدسی، عقد الدرر، ص 170.
16- لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص 247.
17- یوسف بن عیسی مقدسی، عقد الدرر، ص 40.
18- سید محمد صدر، تاریخ مابعدالظهور، ص 728.
19- نعمانی، الغیبة، ص 274.
20- یوسف بن عیسی مقدسی، عقد الدرر، ص 159.
21- نعمانی، همان، ص 239.
22- زین العابدین حائری، الزام الناصب، ج 2، ص 307.
23- لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ص 483.
24- نعمانی، همان، ص 318.
25- سید بن طاوس، الاقبال، ص 297.
26- جلال الدین سیوطی، الحاوی للفتاوی، ج 2، ص82.
27- امین الاسلام طبرسی، اعلام الوری، ص 435.
28- لوائح الأنوار، ج 2، ص 70.
29- خواجه نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، ص 302- 303.
30- همان.
31- سید بن طاووس، الملاحم و الفتن، ص 137. «پس مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بشارت می دهد بر اصحابش».
32- بحار الأنوار، ج 52، ص 308.
33- همان، ص 311.
34- مجلسی ، بحار الانوار، ج 51، ص 104.
35- محمد خادمی شیرازی، جهان بعد از ظهور، ص 127- 125.
36- سید بن طاووس، الملاحم و الفتن، ص 137.
37- بحار الانوار، ج 13، ص 1123.
38- همان، ج 52، ص 316.
39- ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص 414.
40- همان.
41- بحار الانوار، ج 13، ص 1118.

منبع مقاله : 
معرفت، محمد هادی (رحمه الله) و دیگران،(1385)، گفتمان مهدویّت، سخنرانی و مقاله های گفتمان پنجم، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه ی قم)، چاپ دوم


©2023 . All Rights Reserved